Interpreter & the Long Story

​

صبح بخیر

________________________________________

تمرین ​دیروز

خانم الفینستون در باغبانی بهتر از آقای ویلیامز بود
Mrs. Elphinstone was better at gardening than Mr. Williams

خانم الفینستون در امور باغبانی دخالت می کرد ، چون هیچی از باغبانی نمی دانست و می خواست یاد بگیرد
Mrs. Elphinstone interfered in gardening affairs, because she knew nothing about gardening , and wanted to learn

آقای ویلیامز او را فیل صدا زد چون او پولدار و پیر بود
Mr. William called her an elephant because she was old and rich

آقای ویلیامز او را فیل صدا زد چون او چاق بود و چون نامش الفینستون بود
Mr. William called her an elephant because she was fat and because her name was Elphinstone

خانم الفینستون آقای ویلیامز را پیش وکیل فرستاد
Mrs. Elphinstone sent Mr. William to a lawyer

خانم الفینستون در دادگاه برنده شد
Mrs. Elphinstone won the court case

______________________________

​

Picture this

این عکس را قاب کن

A portrait of yourself can be a touching

gift for a loved one

تصویری از خودت بهترین هدیه
برای آن که دوستش داری است

from " The joy of Shaun"

​
_____________________________________________________

​
​​​

​

 Long Story

A famous writer who was visiting Japan was invited to give a lecture at a university to a large group of students. As most of them could not understand spoken English, he had to have an interpreter.

During his lecture he told an amusing story which went on for rather a long time. At last he stopped to allow the interpreter to translate it into Japanese, and was very surprised when the man did this in a few seconds, after which all the students laughed loudly.

After the lecture, the writer thanked the interpreter for his good work and then said to him, Now please tell me how you translated that long story of mine into such a short Japanese one.'

' I didn't tell the at all,' the interpreter answered with a smile.
' I just said," The honorable lecturer has just told a funny story. You will all laugh , please." '

داستان بلند

نویسنده ی سرشناسی که از ژاپن بازدید می کرد ، برای سخنرانی در جمع دانشجویان به  دانشگاهی دعوت شده بود . از آنجاییکه که آنها  زبان انگلیسی را متوجه نمی شدند ، او به ناچار یک مترجم شفاهی داشت

در حین سخنرانی او داستان بامزه ای را تعریف کرد که زمان نسبتاً زیادی را گرفت. سرانجام او سکوت کرد تا مترجم آن را به ژاپنی برگرداند و بسیار شگفت زده شد که مترجم در چند ثانیه آن را ترجمه کرد و بعد همه ی دانشجویان با صدای بلند خندیدند

بعد از سخنرانی ، نویسنده برای کار خوب مترجم از او سپاسگزاری کرد و گفت :« حالا لطفاً به من بگو چطوری داستان بلند من را آنقدر کوتاه به ژاپنی ترجمه کردی؟»

دیلماج با لبخند گفت :« من آن داستان را اصلاً نگفتم . من فقط گفتم سخنران بزرگوار الان  داستان جالبی را گفت ، لطفاً همه بخندید

​______________________

​​
​
​​

تمرین

نویسنده ی سرشناس خوب ژاپنی صحبت می کرد

او داستان بلند جالبی برای دانشجویان گفت

مترجم زمانی نسبتاً  طولانی برای گفتن داستان صرف کرد

مترجم به  دانشجویان داستان بامزه ی متفاوتی را گفت

دانشجویان اصلاً داستان بامزه ی سخنران را متوجه نشدند

دانشجویان خندیدند چون مترجم به آنها گفت

________________

​

واژه ی کلیدی امروز honorاست

اسم

interpreter ، ترجمان ،مترجم شفاهی، مترجم
honorاحترام , عزت ، افتخار ، خوش نامی
lecturer مدرس ، تدریس کننده ، سخنران
transportability ترجمه
translate timeهنگام ترجمه
translatorپچواک گر، مترجم، دیلماج
translationترجمه، برگردان ، تفسیر ، پچواک
honorary درجه ی افتخاری
glory افتخار ، شکوه ، عظمت ، سربلندی
_________________________

فعل

to honor مفتتخر کردن ، احترام کردن ، شاگرد اول شدن
to translateترجمه کردن ، تفسیر کردن ، معنی کردن ، عین کلمه ای را از زبانی به زبان دیگر نقل کردن ، برگرداندن
​

________________________________________

صفت

honorable محترم ، شریف ، بزرگوار ، خوش طینت
honored to visit مشرف
honoredمفتخر
   transitive  مجازی ، استعاری
honorary افتخاری ، مجانی
translatableقابل ترجمه
honourable [ Brit]

____________________________________

 with Love

M.T

​Images from pixabay​

M.T