This blog is about books, eBooks , my memories .

Friday, March 3, 2017

هفته‌ی پر افتخار



«باز از چشـــــــم شما قطره‌ای از نور افتاد
قطره‌ نوری‌‌ست که از چشم شما دور افتاد

پارمیس جان، سلام
امیدوارم حالت خوب باشد. شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) را تسلیت می‌گوییم، باشد که بتوانیم دنباله‌روی خوبی برای آن بانوی عالی‌مقام باشیم.

این هفته، هفته‌ی معرکه‌ای بود برای سینما و ورزش کشورمان. یکشنبه، مراسم اسکار برگزار شد و فیلم فروشنده‌ی آقای اصغر فرهادی برنده‌ی بهترین فیلم خارجی شد. این دستاورد منحصر‌به‌فرد را به مردم عزیز ایران و تمام عوامل فیلم فروشنده تبریک می‌گوییم.


قطره دریا شد و چشـــــمان شما ماهیگیر
دل من ماهی شـــد ماهی در تــــــور افتاد

دوشنبه استقلالی‌ها بازی داشتند و هر دو تیم  برای میهن پیروزی آوردند. موفقیت تیم استقلال تهران و استقلال خوزستان را به آبی‌پوشان دوست‌داشتنی و ملت شریف ایران تبریک می‌گوییم.


حُسن یوســــــف شدی آه از لب آیینه پرید
صوت داوود شدی ساز، دلش شـــــور افتاد

سه‌شنبه، دو نماینده دیگر کشورمان در جام باشگاه‌های آسیا مسابقه داشتند. الاهلیِ امارت باشد یا عربستان، تا حالا که نمایندگان کشورمان نتوانسته‌اند رامش کنند. خدا بخواهد طلسم الاهلی هم می‌شکند، اگر لوکوموتیو تاشکند توانست سه امتیاز شیرین از الاهلی بگیرد، چرا ما نتوانیم؟ شکست ذوب‌آهن غم‌انگیز بود، اما برد پرسپولیس کمی تسکین‌مان داد.
 


همان روز، اعظم، یکی از دوستان دوران راهنمایی، به من سر زد. از دیدار غیرمنتظره‌اش بسیار خوشحال شدم. حدس بزن چی،  اعظم مترجمی زبان انگلیسی و مدیریت خوانده و قبل از تولد دختر بانمکش، کارمند آژانس هواپیمایی بوده است. باورم نمی‌شد این همه زمینه‌های مشترک داشته باشیم. راستش، فرصت نشد درباره‌ی این علایق بیشتر صحبت کنیم، چون دختر شیطونش آرام، زیادی ناآرام بود و دلش برای مادربزرگش یک ذره شده بود.


از این توضیحات به نظر می‌آید هفته‌ی ایده‌آلی را پشت سر گذاشتم، نه؟ راستش، هم بله و هم نه. هفته که خوب بود، در آن شکی نیست. اما خودم نه، سرماخوردگی شدیدی داشتم که حاصلش یک سیب سبز بود.

درست حدس زدی، دوباره برای ننوشتن بهانه‌ای تراشیدم ـــ هرچند بیماری دلیل موجهی است از نظر خودم ــــ اما از نظر استاد راهنمایم، جف گوین، در هر کاری باید حرفه‌ای رفتار کرد حتی نویسندگی و هر روز نوشت، حتی در بیماری، تعطیلات و حتی هنگامیکه برای نوشتن انگیزه‌ای نداریم. حق با جف است؛ جوجه‌تیغی هنوز با استانداردهای نویسندگی کیلومترها فاصله دارد.

در مدتی که من داشتم برای نوشتن، امروز و فردا می‌کردم و بهانه‌های الکی می‌آوردم یکی‌ دیگر از اساتید راهنمایم، کتاب دومش را هم تمام کرد ــــ باورش سخته، هنوز خواندن کتاب اولش را تمام نکرده‌ام :(ــــ و برای فروش به سایت آمازون ارائه داد. ایشان باور دارند که می‌شود سی‌روزه یک کتاب ارزنده نوشت.

به این ترتیب، از این به بعد ماهی یک کتاب جدید از استادم به کتابخانه‌ام اضافه می‌شود :).  غیر از استادم که کتاب تازه‌ای چاپ کردند، مطلع شدم آقای دکتر جواد ظریف هم کتابی خواندنی منتشر کرده است. از طرفی، رئیس‌جمهور باراک اوباما و همسرش میشل اوباما هم قراردادی شصت میلیون دلاری برای تحریر خاطرات‌شان امضا کردند. می‌بینی، فصل فصل نوشتنه. همه دارند می‌نویسند، الا من.

آره، این هفته فقط با فتوشاپ سیبی سبز پدید آوردم. تو هم می‌توانی این سیب را برای کارت‌پستال نوروزت بسازی. آموزشش در سایت envato  است. تمرین آسانی است، در حقیقت راهنمایی‌ها دقیق و ساده هستند. اگر هم حوصله‌ نداری و برای کارت‌تبریک، سیب نیاز داری. همین سیب سبز را بردار. می‌گویی سیب هفت‌سین باید قرمز باشد؟ شاید قرمزش را هم گذاشتم. اگر فایل فتوشاپش را خواستی، فقط یک ایمیل خالی بفرست تا فایل را برایت بفرستم.

آن یکی تصویر، یعنی آدم برفی، را شب ولنتاین ساخته بودم. آن هم تمرین نسبتاً ساده‌ای بود. خدا کند که هفته‌ی بعد، من هم مثل آدم‌برفی رو سفید باشم و علاوه بر یک تصویر زیبا داستانی زیبا هم نوشته باشم.


     تا بعد
                                                                                   ☺M.T
 

   شعر از مبین اردستانی


Allo now makes it easier to bring Google Assistant into conversations







M.T

0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com