This blog is about books, eBooks , my memories .

Saturday, April 7, 2018

ای اشتیاق سرودن بغض مرا هم غزل کن

کار و کار با حمایت از کالای ایرانی
با من بیــا تا لـب رود با مــن بیــا زیــر باران
حالا که غرق سرورند گنجشک‌ها زیر باران
 پارمیس جان،
سلام. الآن زیر باران نیستم، اما نامه‌ام با ضرباهنگ باران نوشته می‌شود😀 بار دیگر فرا رسیدن بهار و شروع سال جدید را تبریک می‌‌گویم و امیدوارم امسال بیشتر از هر سال، زیر باران قدم بزنیم و سرنوشت خجسته‌تری را برای خودمان رقم بزنیم.


ای اشتیاق سرودن بغض مرا هم غزل کن
بگذار لختی برقصــــند این واژه‌ها زیر باران
صبح دیدم، هفده روز از سال نود و هفت رفته و هنوز نامه‌ای ننوشته‌ام، حال آن که بناست امسال پرکارتر و فعال‌تر باشیم؛ خب، می‌دانی که سال، سال «حمایت از کالای‌ ایرانی» است--- بله، من پای هفت‌سین نشستم و به پیام نوروزی رهبر انقلاب به دقت گوش سپردم و بر آن شدم علاوه بر کار بیشتر، در صورت افزایش درآمد مشتری پر و پا قرص کالاهای ساخت ایران شوم--- آره، این جوری شد که با تورق «غزل روزگار ما»، کتاب مورد علاقه‌ام، به شعر باران رسیدم.
 درسته، «من از تکرار لبریزم»، نوشته بودمش قبلاً. راستش دیگر غزلی در این دفتر باقی نمانده که دست‌کم یک بیت از آن زینت‌بخش نامه‌هایم نشده باشد، اما چه کنم که این دفتر شعر سراسر خاطره را دوست دارم.
یادش بخیر آن سوی رود آن ردّ پا روی شن‌ها
یادش بخـیر اولیـــن بار دیدم تو را زیـــــر باران
آره، یادش بخیر، یاد گذشته‌ها بخیر چقدر برایت نامه‌ می‌نوشتم! این غزلهای سبز آن روزهای سبزتر را به یادم می‌آورند. یاد تعطیلات نوروز هم بخیر که به فراغت سپری شد. خبری ندارم ،چون کار خاصی نکردم جز استراحت و تماشا و پی‌گیری مسابقات فوتبال. 

خب، چه انتظاری داری، امسال یه سال فوتبالیه دیگه! از وقتی یادم هست یک سال مانده به جام جهانی کار و بار تعطیل می‌شد و فوتبال می‌شد خواب و خوراک ما. الآنم که دیگر تا شروع جام جهانی ۲۰۱۸روسیه فرصت زیادی باقی نمانده است، هیجانم رو به افزون است و برای آن روزهای پر تب و تاب و کارتون‌های گوگلی لحظه‌شماری می‌کنم. تو چطور؟

تا بعد
M.T😁 
نامه خیسه نه با قطره‌های باران بلکه با اشک شوق. دلتنگت بودم.😂😂😂




پ.ن. پر کار و تعطیل؟! می‌بینی که عاشق تناقضم. تصور کنم رهبر انقلاب زیاد اهل فوتبال و جام جهانی نیست.
 
 شعر از حمیدرضا وطن‌خواه

جامعه سالم آن نیست که تمام مردم با یکدیگر هم‌‌عقیده باشند، بلکه جامعه‌ای است که هرچند مردم با یکدیگر هم‌عقیده نیستند تمام کارها از روی احترام گذاشتن به عقاید دیگران و با شرافتمندی و قدردانی از خدمات انسانی پیش می‌رود.
        مری‌آن ویلیامسن                                                    


0 comments:

Post a Comment

Recent Posts

My Blog List

Blog Archive

Powered by Blogger.

Text Widget

Copyright © iIslandbooks | Powered by Blogger

Design by Anders Noren | Blogger Theme by NewBloggerThemes.com